ناشران دولتی
ناشران دولتی و وابسته به دولت
ناشر دولتی، معمولا شرکتی است انتشاراتی که بیش از ۵۰ درصد سرمایه یا سهام آن متعلق به دولت باشد. ناشر وابسته به دولت به ناشری می گویند که بخشی از سهام یا سرمایه آن، یعنی کمتر از ۵۰ درصد، به دولت تعلق داشته باشد. ناشرانی هم که از یارانه های دولتی برخوردار می شوند و با سیاستهای دولت همسویی می کنند، به نوعی وابسته به دولت قلمداد می شوند.
دولتها معمولا در صورتی اقدام به تشکیل شرکت انتشاراتی دولتی می کنند که برای انتشار کتابهای به خصوصی، انگیزه با امکان مالی یا توانایی فتی در بخش خصوصی را مانی نشر شباب وجود نداشته باشد؛ با انتشار کتابهای مد نظر دولت بر اساس ضرورت فرهنگی کشور برای بخش خصوصی سودآور نباشد، مانند کتابهایی که خوان بسیار کمی دارد و کاربرد آنها بیشتر به صورت مرجع در کتابخانه های تخصصی د مشر دولتی کم و بیش در همه کشورهای جهان هست، اما در آن دی کشورهایی که دولت می خواهد نشر بارزتری داشته باشد، چه به صورت مثبت قصد ترویج و ارتقای علم و فرهنگ، و چه به صورت منفی و برای مثال، به منظ اشاعه عقاید حزب یا گروهی خاص، نشر دولتی فعال تر است.
نشر دولتی معمولا سودآور نیست، و در واقع هدف از تأسیس آن نیز کسب در آمد برای دولت نیست و اگر سودی هم از این راه عاید شود، باز صرف انتشار کتابهای دیگری خواهد شد.
بنا به آمارهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حدود ۱۰۰ ناشر دولتی وابسته به دولت و سازمانهای دولتی در ایران فعال است. از این میان شمار اندکی در کار خود توفیق داشته اند. تجربه نشان داده است که مدیریت خوب، مسئول باکفایت و کاردان در نشر دولتی عمده ترین عامل موفقیت، و عکس آن، اصلی ترین علت ناکامیابی بوده است.
این واقعیت را هم باید در نظر داشت که برخی از مهم ترین و ماندگارترین کتابهای ایران به اهتمام مؤسسات انتشاراتی دولتی تدوین و چاپ شده است و اگر این مؤسسات نبودند، بخش خصوصی هرگز از عهده تأمین هزینه های آنها بر نمی آمد، مانند عمده فهرستها، کتابشناسیها، راهنماها، نقشه ها، اطلسها،
استانداردها و شماری از منابع مرجع دیگر. را برای ناکامیابی در کار نشر دولتی، زیاندهی و دور شدن از هدفها و وظایف اصلی، علتهایی ذکر می کنند که مهم ترین آنها عبارت است از:
. نداشتن یا کم داشتن انگیزه های اقتصادی؛
– پایین بودن سطح و کیفیت مدیریت؛
– نبودن یا کم بودن انگیزه های فرهنگی، علمی و فردی در مدیران و کارکنان؟
– ناپایداری سیاسی و تغییر سلیقه ها و ذائقهها و مشربهای سیاسی مؤثر بر مؤسسات نشر؛
تعويض حساب نشده مدیریتها و از بین رفتن استمرار و تداوم فعالیتها؛
گسستن پیوندهای نزدیک و طبیعی میان دستگاه نشر دولتی و جامعه و محافل علمی، فرهنگی، روشنفکری؛ ..
به محدودیتهای دیگری که سازمانهای وابسته به دولت اصولا با آنها روبه رو هستند.
.حذف عامل مؤثر و محرک رقابت آزاد و بهره مندی از سیاستهای نادرست یارانه ای.
منبع مبانی نشر کتاب دکتر اذرنگ
پاسخ دهید