• 924

    چاپ کتاب

مانعهای رشد و توسعه نشر کتاب در کشورهای جهان سوم

این فصل قصد بر این است که به مانعها و دشواریهای عمده ای اشاره شود که در میان کشورهای جهان سوم، یا کمتر توسعه یافته، مشترک است. مطالب این فصل به درک بهتر مباحث دو فصل بعد، که درباره نشر کتاب در ایران است، کمک می کند.
تفاوت کشورهای توسعه یافته با پیشرفته، و کشورهای در حال توسعه به اختلاف سطح فناوری و صنايع آنها محدود نمی شود؛ این تفاوت در اختلاف سطح تولید و مصرف است، و تولید هم به حوزه فنی – صنعتی منحصر نیست. تولید بیشتر، نشانه داشتن توان تولید است. تولید گسترده تر، نشانه وجود تواناییها در عرصه های بیشتر است. جامعه ای که تولید بیشتر و گسترده تر دارد و در عین حال می تواند تولیدات بسیار و متنوع خود را مصرف کند، از مشخصات جامعة مولد و خلاق برخوردار است. خلاقیت به عاملهای بسیاری بستگی دارد که به یکدیگر پیوسته و وابسته اند. پیشرفت فنی از پیشرفت علمی جدا نیست، پیشرفت علمی بدون پشتوانه اقتصادی و حمایت فرهنگی میسر نمی شود و اعتلای فرهنگی بدون تولید بسیار کتاب و نشر فعال و زنده ممکن نخواهد بود. .
کشورهای توسعه یافته، در سالهای اخیر حدود ۲۰ درصد جمعیت جهان را تشکیل می داده اند، اما بیش از ۷۰ درصد کتابهای جهان را تولید و منتشر کرده اند. کشورهای جهان سوم نزدیک به ۸۰ درصد جمعیت جهان را تشکیل داده اند، حال آنکه کمتر از ۳۰ درصد کتابهای جهان را تولید و منتشر کرده اند. اروپا فقط ۱۵ درصد جمعیت جهان را تشکیل می دهد، اما در ۲۰۰۰ م بیشتر از نصف کتاب سال را تولید کرده است (برای تفصیل آمارها، نگاه کنید به این وبگاه http://www.uwosh.edu.

معنای این تفاوتها به اندازه کافی گویاست. رشد و توسعه، پدیده ای اسے همه جانبه، رشد علمی و فرهنگی بدون رشد فکری و معنوی تحقق نیافته است را شاخصهای اصلی و عمده رشد فکری و معنوی، صنعت شکوفای نشر و انتشار آثار راههای مختلف به طور گسترده و در همه زمینه هاست.
را در کشورهای جهان سوم، رشد فرهنگی به حدی نیست که بتواند پشتوانه قابل اتکایی برای فعالیتهای علمی، فنی، صنعتی و دیگر باشد. کتاب، که ستون اصلی این پشتوانه است، به اندازه لازم تولید و منتشر و به اندازه کافی خوانده نمی شود بنابراین، عرضه و تقاضای کتاب به جای آنکه محرک فعالیت هم باشند، مسبب رکود و نزول یکدیگرند. کتاب در چنین وضعی به دام دور باطل گرفتار می شود.
شمارگان کتاب، مراجعه به کتابخانه ها و امانت گرفتن کتاب، شاخص عمدة کتاب خوانی در جامعه است. در کشورهای جهان سوم کتابخانه به اندازه کافی نیست؛ سرمایه گذاری در زمینه ایجاد و توسعه کتابخانه ها محدود است و معمولا کتابخانه ها نمی توانند حتی بخشی از جامعه را، که سواد یا علاقه خواندن دارند، جذب کنند. ناتوانی و کم توانی کتابخانه های این کشورها در جذب خوانندگان و ایفای نقش خلاق و واقعی خود در ایجاد و تحکیم عادتهای خواندن در جامعه و نیز به وجود آوردن خوانندگان حرفه ای، سبب می شود که کتابخانه ها به حاشیه رانده شوند و نقش نهادین خود را از دست بدهند.
از سوی دیگر، شمارگان کتاب مسئله ای اجتماعی، عمومی، فرهنگی و متأثر از عوامل اقتصادی، فنی و دیگر است. شاخص شمارگان با شاخصهای دیگری چون شهرنشینی، زندگی صنعتی، میزان سواد و تحصیلات، صرف اوقات فراغت، سطح و توسعه آموزش ارتباط مستقیم دارد. شاخص شمارگان، جدا از سایر شاخصها نیست. چون همه شاخصهایی که گفتیم در کشورهای جهان سوم نازل است، طبیعتا نمی توان توقع داشت شاخص شمارگان کتاب، که نشانه گویای میزان کتاب خوانی است، نازل نباشد. |
پایین بودن سطح کتاب خوانی، پایین بودن تقاضا برای کتاب است. پایین بودن تقاضا عامل بازدارنده افزایش عرضه و تولید کتاب، و این وضع در میان همه۲۳۳ کشورهای جهان سوم برقرار است. علتهای عمده پایین بودن سطح کتاب خوانی عمدتا از این قرار است
.کتاب، جایگاه و نقشی جدی در زندگی بیشتر مردم ندارد و از این رو کالایی ضروری تلقی نمی شود که خانوارها خود را مکلف بدانند بخشی از درآمدشان را به تأمین این کالای فرهنگی اختصاص بدهند؛
. سطح دانش به تخصص و سواد عمومی پایین است؛
. خواندن به قصد کنجکاوی و دانستن به انگیزه روحیه علمی و حقیقت پژوهی بسیار نادر است؟ |
– در گذران اوقات فراغت مردم، به ویژه شهرنشینان، رسانه های دیگری که گرفتن پیام آنها سهل تر، گاه نیز ارزان تر و سرگرم کننده تر است، مانند رادیو و تلویزیون و دیگر دستگاههای دیداری، مجال چندانی برای کتاب نمی گذارند که با آنها رقابت کند؛
. سامانه آموزشی این کشورها بر مبنای روحیه تحقیق و جستجو نیست و کتاب و کتاب خوانی به ابزارهای ضروری تحصیل و تحقیق تبدیل نمی شود، و گاه حتی دانش آموزان را از کنجکاوی و میل به بیشتر دانستن و بیشتر آموختن دور می کند.
. به طور کلی فشار زندگی، فقر عمومی، مشکلات زندگی روستانشینی، دور بودن از فعالیتها و اخبار فرهنگی و بسیاری موانع دیگر دست به دست میدهد و سطح کتاب خوانی را در کشورهای جهان سوم پایین می کشد.
پدید آوردن کتاب در کشورهای جهان سوم با مشکلات بسیار روبه روست و برای پدیدآورندگان کتاب انگیزه ها، موجبات و شرایط کافی موجود نیست،
از جمله:
– وضعیت اقتصادی کشورهای جهان سوم اجازه نمی دهد که پدید آورندگان بتوانند از راه تألیف و ترجمه کتاب زندگی کنند؛ از این رو پدید آورنده حرفه ای، که رکن اصلی تولید کتاب است، به وجود نمی آید و اگر احیانا به وجود آید، افزون نمی شود. پدید آورندگان در کشورهای جهان سوم معمولا در حاشیه شنا به نوشتن، تحقیق، ترجمه و غیره می پردازند.
پدیدآورندگان، امکانات لازم و منابع کافی در اختیار ندارند. کتابخاندر
در دسترسشان نیست، کتابها و نشریات مورد نیازشان به سادگی با می شود، به شبکه ها و پایگاههای اطلاع رسانی و ابزارهای رایانه ای دسترسی ندارند به طور کلی مواد و مصالح لازم برای آفرینش و پژوهش در اختیار نیست.
– پدید آورندگان از مخاطبانشان شناخت کافی ندارند و واکنش لازم و واقعی را نسبت به آثاری که تولید می کنند دریافت و حس نمی کنند. ضعف تبلیغات، نبودن یا کم بودن نشریه های نقد و بررسی، دور بودن رسانه های ارتباطی از صحنه واقعی کتاب، رویارو نشدن پدید آورندگان با خوانندگان و ضعف ارتباطات و مانعهای دیگر، انگیزه های پدید آورندگان را برای تولید بیشتر و بهتر کاهش می دهد.
. وجود سانسور در بیشتر کشورهای جهان سوم، تأثیرهای منفی و بازدارنده گروههای فشار، نقض آزادیها و به ویژه آزادی بیان، عقیده و اندیشه، تبدیل شدن فشارهای مستقیم و غیر مستقیم بیرونی به خودسانسوری، به طور کلی به پدید آوردن که سرشت آن با آزادی در آمیخته است، لطمه جدی وارد می آورد؛ .
– نبودن نظامهای نهادی شده و جدی تشویقی، ترغیبی، حمایتی از پدیدآورندگان، سبب می شود که پدید آورندگان امنیت شغلی احساس نکنند، انگیزه های کافی و تازه نیابند، جامعه به اهمیت کار و نقش آنها واقف نشود، و دیگران، به ویژه جوانان، برای روی آوردن به پدید آوردن، علاقه ای در خود حس نکنند.
مجموع این مشکلات و مانعها سبب می شود که سطح و کیفیت پدید آمدن کتاب در کشورهای جهان سوم بالا نباشد.
گذشته از کتاب خوانی و پدید آوردن کتاب، تولید کتاب در کشورهای جهان با مشکل روبه روست. از جمله مهم ترین مانعهای کتاب در عرصه تولید، می توان اینها یاد کرد شمار متخصصان و کارشناسان تولید فنی و هنری کتاب اندک است
های آموزش و تربیت متخصصان فنی، دوره های آموزشی در سطح دانشگاهی آموزش عالی یا فنی – حرفه ای به اندازه کافی و با کیفیت لازم وجود ندارد؛
. دستمزدهایی که به متخصصان فنی کتاب می پردازند در حدی نیست که آنها را به فعالیت در عرصه تولید کتاب جلب کند؛
. سطح ذوق و سلیقه در بازار کتاب در مرتبه ای نیست که متخصصان فنی را به تلاش در راه اعتلای تخصص و جنبه های حرفه ای وادارد؛
– کمبود وسایل، تجهیزات، مواد و مصالح چاپ و نشر، فرسودگی و ناکارآمدی ماشین آلات چاپ نیز از مانعهای سر راه تولید فنی و هنری کتاب است.
. زیرساختهای نشر، چه نشر سنتی و چه نشر الکترونیکی، در این کشورها ایجاد نشده است، با این زیرساختها در حدی نیست که بتواند نیازهای تولید را تأمین کند، و از این رو تولید کتاب فعالیتی گاه بسیار دشوار است.
. هزینه ها بر اثر تورم، مدام افزایش می یابد و تولید، گران و گران تر و قدرت خرید مردم کم و کمتر می شود.
مجموع عاملهای فنی در عرصه تولید کتاب در کشورهای جهان سوم سبب می شود که دور باطل نشر تشدید شود.
مشکل دیگری که نشر کتاب در جهان سوم با آن روبه روست، در عرصه انتشار، پخش، تبلیغ و فروش کتاب است. از جمله مهم ترین اینها می توان از موارد
زیر باد کردن
– ناشران کشورهای جهان سوم تخصصها و مهارتهای لازم برای نشر را در اختیار ندارند. کمتر کشوری را از این دست می توان یافت که علوم نشر بدانها راه یافته، یا در آنها رشد کرده باشد.
– در این کشورها، نشر از چاپ و پخش و کتاب فروشی تفکیک نشده است و بیشتر ناشران، و در بعضی از کشورهای جهان سوم رقم عمده ای از ناشرا
معنای تخصصی و حرفه ای کلمه نیستند؛ به میزان و حجم سرمایه در کار نشر محدود است. بانکها و موسسات برای سرمایه گذاری در امر کتاب امکانات و تسهیلات متناسب عرض سازمانهای بیمه برای تأمین ہیمه و ایجاد پشتوانه های اطمینان بخش اقدام جدی مؤثری به عمل نمی آورند؛
– نشر در جهان سوم گاه اقدامی مخاطره جویانه است، از یک سو مشکلات اقتصادی، از سوی دیگر مانعهای سیاسی و عوامل بازدارنده و ناپایداری حکومتها و بی ثباتی سازمانها و مدیریتها، و حمایت نشدن از طرف سازمانهای حقوقی و قضایی سبب می شود که ناشران نتوانند با جسارت و جرئت به سرمایه گذاری در زمینه کتاب دست بزنند و خطر ورشکستگی، بدهکاری، تعقیب و نظایر اینها تهدیدشان نکند
– تبلیغ کتاب بسیار ضعیف است و ناشران نمی توانند جامعه کتاب خوان را از کتابهای تازه انتشار و ارزش آنها به خوبی آگاه کنند، با نیازهای خفته را از راه تبلیغ
برانگیزانند.
. در کشورهای جهان سوم نهادهایی مانند انجمنها و باشگاههای کتاب، که در کشورهای پیشرفته نقش بسیار با اهمیتی در معرفی، ترغیب، ترویج و فروش کتاب دارند، با وجود ندارند یا اگر وجود دارند، فعال نیستند؛
. شبکه پخش کتاب در این کشورها دایر یا کار آمد نیست، کتاب در سراسر کشور درست پخش نمی شود و درست به دست همه نمی رسد؛ از این رو فروش کتاب به شدت پایین می آید؛
. در کشورهای جهان سوم کتاب فروشیهای بزرگ، متمرکز، تخصصی، که اصطلاحا با عنوان کتاب فروشی ۵ ستاره» هم از آنها یاد می کنند، یعنی کتاب فروشیهای مجهزی که کلمه «نه» و «نداریم، در آنها شنیده نمی شود، وجود ندارد. این گونه کتاب فروشیها یا به نیازها مستقیما پاسخ می گویند، یا نیازمند را راهنمایی می کنند که کالای فرهنگی دلخواهش را چگونه و از چه طریق به دست آورد.
– توزیع کتاب فروشیها معمولا متناسب با توزیع جمعیت و توزیع کانونهای فعالیت علمی و فرهنگی نیست، و برای رسانیدن کتاب به نقاط دوردست، روستاها و مراکز جمعیتی دورافتاده تسهیلات و امکانات موجود نیست..

مجموع اینها سبب می شود که انتشار، تبلیغ، ترویج و فروش کتاب در جهان سوم با دسته دیگری از مانعها و مشکلات روبه رو شود.
علاوه بر مانعها و مشکلاتی که در مراحل اصلی: کتاب خوانی، پدید آوردن، تولید، نشر و پخش و فروش برشمردبم، می توان از موارد دیگری یاد کرد که با به طور عام یا به طور خاص، سر راه نشر در جهان سوم قرار می گیرد
به طور کلی در کشورهای جهان سوم بر نشر کتاب سیاست جامع، مدون، درسی و سنجیده شده حاکم نیست. سیاستهای مناسب، وضعیت موجود را به سوی وضعیت مطلوب هدایت می کند و تلاشها در محدوده این حرکت سمت و سو می یابد. در کشورهای جهان سوم نمی توان به الگوهای مشترکی برای سیاست نشر کتاب دست یافت. سیاست نشر بنا به سرشتش با سیاستهای دیگر، به ویژه سیاستهای فرهنگی، علمی، ارتباطی، اطلاع رسانی، پژوهشی، اداره کتابخانه ها، آموزشی، هنری و غیره پیوند دارد. پیوند سیاست نشر با برخی از این سیاستها، مانند سیاستهای آموزشی، فرهنگی و پژوهشی، بسیار نزدیک است. این نزدیکی سبب می شود که هر تغییری در هر یک از این سیاستها بر سیاستهای دیگر پیوسته تأثیر بگذارد. از آنجا که در کشورهای جهان سوم ثبات در حوزه های مختلف سیاست گذاری و برنامه ریزی کمتر ممکن است حاکم باشد، نشر هم مانند فعالیتهای دیگر دستخوش تلاطم است. طبیعی است نشری که از سیاست مشخص پیروی نکند، نمی تواند به نیازهای جامعه در محدودة وظایف و مسئولیتهای خود پاسخ گوید.
فقدان سیاست سنجيده و مدون نشر در کشورهای جهان سوم، دست و بال دولت، سازمانها و واحدهای مسئول کتاب و نیز سرمایه گذاران و ناشران را می بندد. نداشتن همکاری با کشورهای دیگر برای مبادلات مناسب و تأمین کمبودهای کتاب، یکی از پیامدهای حاکم نبودن سیاست مدون بر نشر است.
در کشورهای جهان سوم چون قدرت تولید پایین است و نیازهای داخلی را نمی توانند به اتکای کوششهای داخلی تأمین کننده بازار کتاب نیز مانند بسیاری از بازارهای دیگر به کشورهای خارج، و در واقع به کشورهای توسعه یافته، وابسته سرمایه های الت
سوم نشان می دهد که چه
شود، و وابستگی در عرمة ورهای جهان سوم، همگی، با
و در
شود. برای مثال، سرجمع رقم فروش کتابهای درسی دانشگاه
کشورهای توسعه یافته به کشورهای جهان سوم نشان می دمای هنگفتی برای کتاب از این کشورها خارج می شود، و وابستگی و کتاب تا چه میزان است، آن هم در شرایطی که کشورهای جهان سے مشکل کمبود ارز خارجی به شدت دست به گریبان اند.
مشکلات اقتصادی مردم در کشورهای جهان سوم اجازه نمی دهد که از درآمد خانوار، ولو بخشی ناچیز، صرف هزینه های فرهنگی و از جمله کار بازار کتاب در این کشورها مانند بازار کالاهای دیگر در همه سطوح جامعه میان همه قشرها گسترش نمی یابد و به گروهی از خوانندگان و گاه نخبگان، محدود می شود. خود این معلول به علت دیگری تبدیل می گردد و اختلاف سطح آگاهی دانش، و تخصص را در جامعه شدت می بخشد و بحران فقر دانایی را تشدید می کند، دور باطلی به وجود می آورد که اثر کاهنده دارد و در هر چرخشي از بية علمی و معرفتی جامعه می کاهد. این چرخه زوال اگر برای مدتی مدید ادامه یابد فاجعه هایی به بار می آورد که سیمای نکبت بار آن را در برخی کشورهای آفریقایی اکنون به چشم می بینیم.
کشورهای جهان سوم برای خروج از بن بست نشر و رهایی از بحران کتاب طبیعتا راهی جز گسترش بازار و افزایش تولید و مصرف کتاب ندارند. دولتها و سازمانهای مسئول کتاب در این کشورها هرگاه بخواهند دست به چنین گسترش و افزایشی بزنند، با مجموعه ای از موانع و مشکلات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی فرهنگی، آموزشی و تخصصی روبه رو می شوند. برطرف ساختن هر یک از اینها مستلزم برداشتن مانعها و حل کردن دستهای دیگری از مشکلات است. این کار چندان ساده نیست و جنبشی همه سويه لازم است تا جامعه ای فقیر و ناتوان جامعه ای بی نیاز و توانمند تبدیل کند. بن بست و بحران نشر کتاب در جهت شاید ماهیتا همان بن بست و بحران رشد و توسعه باشد. آن دسته از –
خود را از دام واپس ماندگی رها می کنند و گام در راه رشد و تو
آن را به
معه باشد. آن دسته از کشورهای جهان دارند، همه جنبه های جامعه خود را دستخوش تحول می سازند. نشر کتاب نیز و همین جنبه هاست، اما جنبه ای به مراتب بنیادی تر، عمیق تر و تأثیر گذارتر برای آگاهی بیشتر درباره مسائل و مشکلات نشر کتاب در جهان سوم، می توانید نگاه کنید به: مک مکین، ۱۳۵۰، ص ۲۷-۳۰؛ التباخ (ضبط درست: الت بک؛ راگبر، ۱۳۶۴؛ ایرانی، ۱۳۶۵، ص ۴۴ و بعد؛ «آنچه تیراژ را کاهش یا افزایش می دهید»، ۱۳۷۱، ص ۴۹-۵۲؛ 1985 ,. Altbach
, et al).
پرسشها
.. چرا تولید و مصرف کتاب یکی از شاخصهای تفاوت میان کشورهاست؟ ۲. چرا رشد و توسعه جامعه باید با رشد فرهنگی همراه باشد؟ ٣. چرا در کشورهای جهان سوم شمارگان کتاب پایین است؟ ۴. شمارگان کتاب چه نسبتی با کتاب خوانی و سطح فرهنگی جامعه دارد؟ | . آیا نظام آموزشی کشورهای جهان سوم به ترویج کتاب و کتاب خوانی کمک
می کند، چرا؟ و تولید کتاب در کشورهای جهان سوم با چه مانعهایی روبه روست و چگونه
می توان این مانعها را از سر راه برداشت؟ . آیا تولید و مصرف بیشتر کتاب می تواند به رشد و توسعه کشور در همه زمینه ها
کمک کند، چرا؟ به سیاستهای سنجیده کتاب و نشر تا چه حد می تواند در اصلاح وضع تأثیر بگذارد؟ . زیرساختهای نشر چه تأثیری در رشد و توسعه آن دارد؟